جدول جو
جدول جو

معنی قانون کردن - جستجوی لغت در جدول جو

قانون کردن
رسم کردن، آئین نهادن
تصویری از قانون کردن
تصویر قانون کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قانونی کردن
تصویر قانونی کردن
Legalize
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ทำให้ถูกต้องตามกฎหมาย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از قبانو کردن
تصویر قبانو کردن
نو کردن جامه لباس نو پوشیدن، بدولت رسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وارون کردن
تصویر وارون کردن
واژگون کردن سرنگون ساختن، دیگرکون کردن تغییر دادن
فرهنگ لغت هوشیار
هموارکردن مسطح کردن، پست کردن گودکردن، خراب کردن ویران ساختن، یکسان کردن زمین بوسیله انباشتن: (زیدبن علی بن الحسین بکوفه بیرون آمد ویوسف بن عمر وباوی حربکرد تاشب اندرتیری رسید ش بمغز اند ر بمرد وپسرش اورا درچاهی افکندوهامون کردوخود بگریخت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قانع کردن
تصویر قانع کردن
Convince
دیکشنری فارسی به انگلیسی